پرنسس پولورایزر دنبال پیدا کردن یک کار خوب دیگر است که به دو جادوگر دوقلو برمی‌خورَد. یکی از این جادوگرها بدجنس است و آن یکی مهربان. از آنجایی که کاسه‌ی صبر پرنسس پولورایزر سرریز شده و دلش می‌خواهد هر چه زودتر وارد مدرسه‌ی شوآلیه‌ها بشود، فریبِ جادوگر بدجنس را می‌خورد که پیشنهاد می‌کند شوآلیه‌ی مخصوصِ او شود. آیا پرنسس و دوستانش می‌توانند از دست وسوسه‌های جادوگر بدجنس خلاص شوند و جستجوی مهربانی را ادامه بدهند؟